مختصری از زندگینامه عارف و شاعر فنا فی الرسول "احمد کور موکریانی" از کتاب "تاریخ گلدسته" مرحوم علامه قاضی خضری امام جمعه سابق اشنویه را ذکر می کنم.
شیخ احمد کور شاعر فنافی الرسول رحمه الله تعالی که عاشقی برجسته و فنافی الرسول شایسته و کلیه غزلیات و قصائد و مخمسات ایشان مگر یک قصیده که در مناجات به درگاه قاضی الحاجات میباشند همه با هم خطاب به حضرت رسول صَلی الله تَعالی علیه و سلم و در اوصاف و الطاف و طلب شفاعت از آن مبارک هستند.
وی در تصوف از مریدان حضرت مولانا خالد کوردستانی است. شیخ احمد کور با وصف اینکه کور مادرزاد و از هر دو چشم نابینا بودند در اشعارش اقتباسات بسیاری از قرآن و حدیث و کلام عرفاء و ادباء و اشعار زیبای حافظ شیرازی درج شده است.
شیخ احمد کور اصلاً از اهالی اشنویه و مسقط الرأسش ده شیوه سماق (شیوه سماک )که تقریباً دو سه کیلومتر از اشنویه فاصله دارد و در جانب شمال شرقی آن واقع گردیده ولی اخیراً به جانب موکریان منتقل و در ده انبار بین میاندوآب و بوکان متوطن شدهاند.
شیخ احمد کور از ادباء اواسط قرن سیزدهم (ه .ق) و با علماء و مشایخ و ادباء آن عصر همصحبت میباشند. چنانکه خودش میگوید: در آخر یکی از مخمسهای جیمیه که در وصف حضرت رسول صَلی الله تَعالی علیه و سلم سرودهاند اشاره به عصر خود میکند و میگوید: چو له هجرت یک هزارودوصدوشصت بداج شیخ احمد کور غزلیات و قصائد و مناجات و مسمتات و مخمسات و متفرقات زیادی را سرودهاند و اول و آخر خلق عالم را نیز به طرز دلچسب و مؤثری به نظم درآورده ولی بیشتر اشعارش پراکنده و اکثر آنها از بین رفتهاند.
فقط علامه قاضی خضری در ظرف مدت سه سال کوشش و جد و جهد و نامهپرانی از سینه گویندگان اکراد و ازگوشه ی کتابهای کهنه چهلویک غزل ، قصائد و مناجات را با منظومه اول و آخر بدست آورده و پس از تصحیح تمام آنها را در اختیار کتابفروشیسیدیان مهاباد نهاده و چاپ اولشان پخش گردید.
این قصیده شیخ احمد کور در مناجات به درگاه قاضی الحاجات ذیلاً محض نمونه نوشته میشود:
سبحان علام الغیوب ذاتت لـه شهبی کـس نیه هیچ کس و کو تو بیعیوب بیعلت و اقدس نیه
هیچکس و کو تو بیبدل قیوم و دانا و لم یـزل بـیسهود و نسیانوخلل بیفکر و بـیوسوس نیه
بیفکروبیوهم و بیخیال فرد و قدیم و لایزال بـو عالمیـان بـیالمـال غیـر تـو فـریـاد رس نیه